"جریان دیپلماسی پرونده هسته ای ایران در زمان دولت اصلاحات بسیار قوی و افتخار آفرین بود"
بله!
التماس کردن برای نصب 20 عدد سانتریفوژ ناقابل، آن هم داخل "توالت"، افتخاری است که به این راحتی ها، نصیب هیچ دولتی نمی شود.
*پ.ن:
این دیپلماسی افتخار آفرین! خاطره ای بود که جک استرا در مستند "ایران و غرب" بیان می کند . وی می گوید: پس از انجام مذاکرات و امضای توافق پاریس، که طی آن ایران پذیرفت همهی فعالیتهای غنیسازی را تعلیق کند، در بازگشت به انگلستان، برای گذراندن تعطیلات آخر هفته با قطار عازم شهرِ محلِ زندگیِ خود بودم. در بینِ راه تلفن همراهم زنگ زد. آن سوی خط دکتر کمال خرازی، وزیر خارجهی ایران بود. او گفت ما میخواهیم ۲۰ سانتریفوژ را برای تحقیقات علمی فعال نگه داریم. من دیدم در حضور همراهانم در قطار نمیتوانم در خصوص یک پروندهی حساس بینالمللی مذاکره کنم، لذا به مستراح قطار رفتم. آنجا به خرازی گفتم شما توافقنامه را امضا کردهاید و دیگر نمیشود زیرش بزنید. اما او باز اصرار کرد. من گفتم باید در این خصوص با دیگران صحبت کنم... در همان حال کسی هم به در مستراح میزد و ظاهرا عجله داشت تا از آن برای کاری غیر از مذاکرهي اتمی استفاده کند!
ماندا بودی؟
می شه لینک دانلود این کلیپ صوتی که گذاشتی رو وبلاگت رو برای من بفرستی؟